فکر می کنم درداستان های این مجموعه زمان وتغییر دغدغه ها بسیار دخیل بوده که لذت چندانی نداشت.

داستان آذر، ماه آخر پاییز- به شدت با اتفاقات فیلم خشت و آینه درگیراست. باران و شب ونوزاد وزنی مانده در خیابان

.

تب عصیان در فضای زندان و آزادی

.

در خم راه- در چنگال دیکتاتورهای زمانه که در اینجا کدخدای دهکده است گیر افتادن- پدر و پسر و فرار وکوه و کدخدا

.

یادگار سپرده- شاعرانه و در رثای دوستی که نیست و اعدام شده است.

.

شب درازد که این داستان فقط در این چاپ موجود است و در چاپ دوم سوم حذف شده.

.

میان دیروز و فردا در فضای تیرباران و مبارزه

 

دیدگاه‌ها  

# نجمه 1397-04-03 00:50
:lol:
دوست داشتم نظرت رو بدونم در موردش اتفاقاً
چون من قدیما خونده بودم و خوشم اومده بود
بعد جدیدا خوندم و خوشم نیومد
شاید چون قدیما از این فضاهای چریکی و تیره عصیان و آزادی خوشم‌می‌اومده
نمی‌دونم
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# راضی 1397-04-03 02:09
به نظرم خیلی خشن بود. مثلا من مجموعه داستان جوی وتشنه ودیوار ش رو خیلی بیشتر ترجیح می دم.مد و مه رو دارم میخونم. ببینم اون چجوریه
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید