جایی ست که آدم ان را بدیهی می داند. احساس تعلق و راحتی. پناهگاه و امن و حریم و انس و آشنایی و گرمی.

حانه صرفا جایی که شما هستید نیست بلکه خانه شما هستید

مثلا مکالمه ی اسب و موش کور: خونه می تونه یه مکان نباشه. شهر می تونه یه مکان نباشه. سخن ابرن عربی. زمان و مکان در گاه ناچیزی مرگ  خانه فقط فضا و مکان نیست. بلکه نوعی ساختار زمانی هم دارد. انسان شناس بریتانیایی مری داگلاس

اشباح گذشته ی شهر شما را دنیال می کنند. شبح ضحاک زندانی شده بالای کوه دماوند.

شبح زادگاه ها و قبرستان ها و شعرهای فروغ و دست هایش که روزی سبز خواهد شد.

 

 

رمان توماس ولف : شما نمی توانید دوباره به خانه برگردید.

یادآور جمله ی معروف هراکلیستوس فیلسوف پیش از سقراطی: شما نمی توانید دوبار در یک رود قدم بگذارید.

شخصیت اصلی: احساس بی خانمانی تازه وقتی شورع شد که به زادگاهش بازگشت. در جست و جوی خانه بوده شخصیتی که درسه کشور مختلف زندگی کرده است.

این رمان داستان جورج وببر ، یک نویسنده تازه کار را روایت می کند ، که کتابی می نویسد که به شهر متولدش لیبی هیل که در واقع اشویل ، کارولینای شمالی بود ، اشاره مکرر می کند. این کتاب یک موفقیت ملی است ، اما ساکنان این شهر از آنچه که وبر به عنوان تصویر تحریف شده از آنها به نظر می رسد ناراضی بودند ، نامه های تهدیدآمیز و تهدید به مرگ برای نویسنده ارسال می کردند.

 

احساس تعلق و همدلی و اشیایی که بیشترین دلالت و اهمیت شخصی را دارند.قرهمان اودیسه دلتنگ خانه ی خود می شود. هوم سیک شدن.

اقامتگاه و پناهگاه و مظهری از فراغت و رها شدن از فشارها.

میز کارم در اتاق نشیمن به خانه ام تبدیل شد.

 امید و آینده ی من در شهرها و شهرتان ها نیست در تالاب های لرزان است. رفتن به کوهستان رفتن به خانه است. شهرهایی با کوه و با رود.

 

خانه ی تسخیرشده.

خانه ی رویایی. فروید معتقد است در رویاها بدن انسان به مثابه ی خانه بازنمایی می شود.

در خانه گاها خودمان را انعکاس می دهیم.ز

اقامتگاه جایی ست که درآم زندگی می کنیم و خانه طوری ست که زندگی می کنیم.

.

علاوه بر آدم ها اشیایی که خانه های مارا پر می کنند سهم بسزایی در کیستی و هویت ما دارند.

اشیای شخصی: نامه نها و عکس ها و یادگاری ها و یادبودها و ارثیه های خانوادگی و...

.

مردها منزل ها را می سازند و  زنان خانه ها را.

.

شهر در خانه است یا خانه در شهر

.

خانه ای دور از خانه.

اجتماع مهاجران رد گوشه کنار شهرها. کافه ی فلسطینی ها و مجله ی برزیلی ها و چینی های نیویورک

 

خانه همچون لنگری در عمق وجود خویش

 

توکیو با 38 میلیون جمعیت سکنه ای دارد که چنان شلوغ است که در ان حای سوزن انداختن نیست. اما این شهر یکی از تنهاترین شهرهای عالم است. در حال حاضر تقریبا یک سوم جمعیت آن با خودشان تنها زندگی می کنند و شمار زیادی در تنهایی می میرند.

.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید